به مناسبت 12 ژوئن روز جهانی مقابله با کار کودک
روز جهانی مقابله با کار کودک
۱۲ ژوئن روز جهانی مقابله با کار کودک است آرمانی که فرسنگها با وضعیت فعلی جامعه ما فاصله دارد. متاسفانه هنوز هم جمعیت زیادی از کودکان در بخشهای مختلف کار میکنند. کودکانی که سلامت جسمی و روانیشان در محیطهای نامناسب، به خطر میافتد. از تحصیل، آموزش و توسعه فردی محروممیشوند و حتی از امید به آینده روشن هم روز به روز فاصله میگیرند. کار کودکان فرصت بازی، استراحت و فعالیتهای اجتماعی را از آنها میگیرد. اموری که برای رشد اجتماعی و عاطفی کودکان ضروری هستند و در نهایت باید گفت که کار کودکان، یکی از ابتدایی ترین حقوق انسانی آنان را نقض میکند.
علاوه بر آن چون دلیل به کار گرفتن کودکان دستمزد پایینتر است، هم فرصت اشتغال یک بزرگسال از بین میرود و هم درآمد ناچیز باعث پایداری فقر خانواده او و ایجاد نابرابری میشود و این چرخه تا نسلها ادامه پیدا میکند. اما باید بدانیم که کار کودکان نه تنها برای کودکان و خانوادههای فقیر بلکه برای کل جامعه، آسیبهایی به همراه دارد و به همین دلیل است که باید همه ما به آن توجه کنیم. کار کودکان مانع از تحصیل و کسب مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار در آینده میشود و همین میتواند بر اقتصاد و رفاه عمومی، تاثیر منفی داشته باشد. از طرفی همین کمبود مهارت و تجربه، کیفیت و بهرهوری خدمات و محصولات بازار را کاهش دهد.
وجود کار کودکان تقویتکننده نابرابریها در جامعه است که میتواند منجر به افزایش بیثباتی اجتماعی و اقتصادی و حتی نا امنی شوند. چراکه افزایش جرم و نا امنی هم معلول نبود فرصتهای مناسب برای تحصیل و توسعه فردی کودکان کار است و میتواند به افزایش میزان جرم و جنایت در جامعه منجر شود. وجود کار کودکان و نابرابریهای مرتبط با آن میتواند باعث کاهش اعتماد عمومی و همبستگی اجتماعی شود. این موضوع میتواند به کاهش مشارکت مدنی و تضعیف نهادهای دموکراتیک منجر شود که بر کل جامعه تأثیر میگذارد. به علاوه موجب تضعیف تصویر بینالمللی کشور می شود.
دولتها موظف به اقداماتی برای حذف کار کودک هستند
آن ها میتوانند با اجرای برنامههای فقرزدایی و اشتغالزایی برای توانمندسازی خانوادههای کودکان زمینه لازم را برای حذف کار کودک فراهم کند. همچنین با ایجاد نظام شناسایی کارآمد و ارائه کمک هزینه تحصیلی برای کاهش بازماندگی از تحصیل، توسعه خدمات مددکاری و مشاوره در مدارس مناطق محروم، افزایش دسترسی کودکان مناطق محروم از آموزش دیجیتال حمایت های حداقلی را از تحصیل کودکان انجامدهد.
دولت ایران همچنان میتواند با توقف خصوصیسازی آموزش برای کاهش نابرابری و جلوگیری از ترک تحصیل کودکان، برقراری ممنوعیت ازدواج کودکان و اصلاح قوانین مربوط به سن ازدواج، اصلاح قوانین مهاجرت با هدف اعطای مدارک هویتی به کودکان و به طور کلی ایجاد نظام حفاظتی برای پیشگیری از کار کودک و طراحی سازوکار شناسایی کودکان در شرایط دشوار گام مهمی برای حذف کار کودکان بردارد.
به علاوه، اصلاح قوانین کار برای نوجوانان بالای ۱۵ سال و پیشگیری از کار خانگی کودکان و تدوین قوانین برای نظارت بر کارگاههای کوچک و خانگی و اجرای مقاولهنامههای بینالمللی برای حذف بدترین اشکال کار کودک اقدامات دیگری است که دولت به واسطه آن میتوان مانع از کار کردن کودکان شود.
اما در شرایطی که دولت قادر یا مایل به منع کار کودکان نباشد چه باید کرد؟
در شرایطی که دولت قادر یا مایل به منع کار کودک نباشد افراد جامعه هم میتواند نقش بسیار مهمی در کاهش و حل این مشکل ایفا کنند. شاید افراد و کسبوکارها بتوانند مالی یا داوطلبانه از تحصیل کودکان کار حمایت کنند. یا این که افراد در قالب همکاری با مدارس، استفاده از شبکههای اجتماعی برای جلب توجه به این موضوع، تشکیل گروههای نظارت بر کودکان کار، و مهارتآموزی به والدین نیز به کاهش نیاز به کار کودکان کمک میکند.
اما این جنسها همه ظرفیتهای بالقوه ای است که میتواند با ساماندهی به بالاترین بازدهی برسد. به همین دلیل بهترین راه برای کنشگری فعال افراد جامعه حضور در سمنها است و این حضور میتواند در قالب فعالیتهای داوطلبانه، پرداخت کمکهای نقدی و غیر نقدی و از همه مهمتر یاری در اقدامات وپیگریهای قانونی برای بیان مطالبات باشد.
اگرچه سازمانهای غیردولتی و سمنها میتوانند برنامههای حمایتی و آموزشی برای کودکان کار و خانوادههایشان ایجاد کرده و مراکز آموزش، بهداشت و حمایت روانی فراهم کنند. با اینحال، نباید ظرفیت این نهاد را به امور حمایتی محدود کرد چراکه مهمترین اقدام سمنها بیان چالشها و مسائل کودکان کار و مطالبه راه حل آن از سیاستگذاران است. امری که با جمع شدن افراد در قالب گروهها و انجمنها ممکن است.